مگنت ماهی

یه بار با چند تا از دوستام رفته بودیم ماهی گیری، جایی که البته انگار خیلی هم توش ماهی نبود اینو وقتی فهمیدیم که ساعت ها اونجا نشسته بودیم میگفتیمو میخندیدیم ولی ماهی گیرمون نیومده بود همینطور که بچه ها داشتن میخندیدن احساس کردم چوب ماهیگیری من داره تکون میخوره همون لحظه بود که خیلی سریع و محکم قلاب و کشیدم بالا بچه ها جمع شده بودن یکی میگفت دمت گرم عجب ماهیی یکی میگفت میدونی اگر میخواستی همین الان یه ماهی از این کوچیک تر بخری چقدر باید پول میدادی؟ ولی من محو تماشای ماهی قشنگی بودم که داشت جون میداد و اما من متوجهش نبودم انقدر که داشتم از زیبایی اون لذت میبردم و یکهو به خودم اومدمو پرتش کردم تو آب از اون به بعد ماهی خوردم شاید هم خیلی زیاد اما دیگه ماهیگیری نرفتم شاید چون دلشو ندارم که جون دادن یک موجودو ببینم.

اگر شما هم مثل من عاشق دریا و موجوداتش هستید و دنبال یه دکوراسیون خفن برای خونه یا محل کار و یا اتاقتون میگردید بدونید که از اینجا بهتر پیدا نمیکنید.